فوری/ آزاد شدن یک گوینده رادیو بعد از بازداشتش به دلیل فعالیت روزنامه‌نگاری خواهرش

سجاد شهرابی، گوینده رادیو و برادر شیما شهرابی، سردبیر بخش فارسی سایت ایران وایر، امروز با تودیع قرار وثیقه یک میلیارد تومانی آزاد شد.

ماجرا با گوینده رادیو چی بود؟

سجاد شهرابی ۱۳ اریبهشت ماه گذشته بازداشت شد. ماموران وزارت اطلاعات به خانه پدری او حمله کردند. پدرش چهار روز بعد از دستگیری سجاد به صورت تلفنی توسط یکی از دفاتر غیر رسمی وزارت اطلاعات احضار شد و بعد از بازپرسی درمورد فعالیت روزنامه‌نگاری دخترش، شیما که خارج از ایران فعالیت میکند، تلفن همراهش ضبط کردند. تا حالا هیچ کدام از این وسایل به خانواده شهرابی بازگردانده نشده است.

سجاد شهرابی در دوران بازجویی ۱۲ روز در سلول انفرادی بود و اعتصاب غذا به سر برد. بازپرسی‌های او درمورد ارتباط با فعالیت‌های خواهرش، و رسانه ایران وایر و ‌شیوه تماس خود با خواهرش چطور بوده است.

تهدیدهای رژیم ایران ادامه دارد

سجاد شهرابی، دوبلور و گوینده رادیو است، رژیم ج.ا اعتقاد دارد وقتی که به خانواده‌ها حمله می‌کنند فعالان میترسند و دیگر ادامه نمی‌دهند. اما البته این رژیم اشتباه بزرگی کرد چون این گوینده رادیو بیچاره به فعالیت خواهرش خارج از کشور چی ربطی دارد!! البته وقتی که ماجرای بازداشت رخ داد شیما شهرابی دوباره در ایران نوشت و کل ماجرا را به مردم ایران و به همه دنیا تعریف کرد. رژیم ایران نمی‌تواند روزنامه‌نگاران را بترسانند.

همه مردم ایران چاره‌ای به جز نوشتن ندارند. فعالیت‌هایشان در فضای مجازی افزایش یافته است. بر کسی پنهان نیست که یک اصطلاح به نام “جنگ مجازی” یا “جنگ نرم فضای مجازی” پیدا شد. به همین دلیل همه ایرانیان می‌نویسند، در همه جا می‌نویسند تا به هدفشان برسند.

یک دانشمند ایرانی آمریکایی برجسته درگذشت

فیروز نادری، دانشمند ایرانی و از مدیران پیشین ناسا در یک بیمارستان آمریکایی بستری شده بود، درگذشت.

فیروز نادری کی هست؟

فیروز نادری در ۵ فروردین سال ۱۳۲۵ در شیراز متولد شد. چهار ساله بود وقتی که پدر و مادرش از هم جدا شدند. او خاطرات چندانی از مادرش در ذهنش نیست. مقطع تحصیلی اول در ‌شیراز گذراند، بعد به تهران منتقل کرد.

دکتر نادری کارشناشی و دکترای خود در رشته برق در سال‌های ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶ به اتمام رساند. نکته جالب اینکه روز دفاع از پایان نامه دکترا دماغش شکسته بود چون به دیدن مسابقه بیسبال رفته بود، یکی از بازیکنان معروف به توپ ضربه زد به دماغش برخورد و باعث به شکستنش شد.

پروفسور نادری تقریبا طی ۳۷ سال فعالیت در ناسا شغل‌های متعددی را بر عهده داشته است. جوایز متعددی از جمله مدال رهبری برجسته ناسا، مدال تالار مشاهیر فناوری فضایی، علاوه بر بالاترین جایزه ناسا “مدال خدمات ممتاز” را دریافت کرد.

دکتر نادری در جریان خیزش انقلابی ایرانیان بسیار فعال بود، اخبار مربوط به کشته‌شدگان و انتقادهای صریح از سرکوب رژیم را منتشر می‌کرد، و در بعضی از تظاهرات اعتراضی ایرانیان علیه ج.ا.ا در آمریکا حضور یافت. طی این خیزش سراسری برای ارسال تجهیزات اینترنت ماهواره‌ای استارلینک برای معترضان سعی کرده بود.

علت مرگش چیست؟

دکتر نادری هفته گذشته عکسی از خود در فیسبوک بر تخت بیمارستان منتشر کرد و نوشت که دچار آسیب نخاعی شده است.

ایشان گفت: در پی افت ناگهانی ضربان قلب بیهوش شد و به دلیل برخورد سر او به دیوار و جا به جایی مهره گردن، از گردن به پایین فلج شده است.

در همین پست گفته بود که عمل جراحی روز دوشنبه اول خرداد انجام شده و مدت نقاهت چهار تا پنج ماه طول می‌کشد. اما دیروز در سن ۷۷ سالگی در آمریکا به دنیا را وداع گفت.

واکنش‌های شخصیت‌های برجسته ایرانی

شاهزاده رضا پهلوی در یک توئیت نوشت: “از خبر درگذشت جناب فیروز نادری بسیار متاثر و غمگین شدم. دکتر نادری از مفاخر علمی ایران بود که خدمات شایانی به جهان دانش و تکنولوژی کرد. او ایران را دوست داشت و تا آخرین روزهای زندگی پربارش به دنبال راهی برای کمک به هم‌میهنانش بود. تلاش‌های فیروز نادری برای رساندن اینترنت ماهواره‌ای به جوانان ایرانی در اوج انقلاب ملی ایران هرگز از یادها نمی‌رود. فقدان این دانشمند به نام کشورمان را به ملت ایران و به‌ ویژه خانواده و دوستدارانش تسلیت می‌گویم. یادش گرامی، و نامش همیشگی.”

مسیح علی نژاد در یک توئیت نوشت:” از شنیدن خبر درگذشت دکتر فیروز نادری عمیقا متاسف شدم. او انسانی برجسته بود که قلبش همیشه برای سرزمینش می‌تپید و نام آن را در جهان بلند می‌کرد. دکتر نادری در آرزوی دیدن آزادی و رفاه برای مردمش بود که اسیر حکومتی داعشی شده‌اند. امید که روزی در ایرانِ آزاد نامش گرامی داشته شود.”

حسین رزاق و سعید مدنی مجددا متهم شدند!

حسین رزاق و سعید مدنی مجددا متهم شدند؛ سعید مدنی، جامعه شناس و حسین رزاق، فعال سیاسی برای مشارکت در کنفرانس مجازی “نجات ایران” با اتهام‌های جدیدی روبرو شدند.

چرا متهم شده‌اند؟ ماجرا چیست؟

بر اساس گزارش‌های بی بی سی فارسی، سعید مدنی به شعبه یکم بازپرسی دادسرای امنیت احضار شده و آنجا اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه نظام و امنیت ملی به او تفهیم و قرار پانصد میلیون تومانی برای او صادر شده است.

چند روز قبل هم حسین رزاق، زندانی سیاسی در اوین هم مورد بازجویی و بازپرسی قرار گرفته است به همین دلایل: اتهام اجتماع و تبانی به اقدام علیه امنیت ملی و با قصد فعالیت تبلیغی علیه نظام به او تفهیم شده بود.

مقاله خوانده شده از دکتر مدنی در همایش نجات ایران دعوت به خشونت پرهیزی بود که خلاصه شد در پنج بند؛ زمینه‌ها و دلایل و عوامل وقوع اعتراضات، ماهیت اعتراضات، چشم انداز اعتراضات و سناریوهای پیش‌رو، دستاوردهای خیزش انقلابی مهسا امینی، آسیب‌شناسی ناشی از اعتراضات، و مقاومت مدنی خشونت پرهیز را یکی از اصول مهم برای نجات ایران دانست.

حسین رزاق متهم شده است که در زمان مرخصی درمانی او مقدمات برگزاری همایش “نجات ایران” را در کلاب هاوس فراهم کرد. پرونده پزشکی رزاق هنوز در در مراجع مربوطه باز است، و او طی مدت مرخصی تحت نظر پزشکان مورد اعتماد دستگاه قضایی به درمان پرداخته است.

کنفرانس مجازی “نجات ایران” در روزهای دوم و سوم اردیبهشت گذشته و با حضور ۴۲ چهره برجسته سیاسی و حقوق بشری منعقد شده بود. میرحسین موسوی، رهبر جنبش سبز از جمله “برای نجات ایران” استفاده کرد در بیانیه او در حمایت از اعتراضات روزهای گذشته، و میان رهبر و محمدرضا شاه پهلوی مقایسه کرد.

اغلب چهره‌های که از داخل ایران در این کنفرانس شرکت کردند، پرونده‌های جداگانه‌ای با اتهام اجتماع و تبانی گشوده شده است و سازمان امنیتی بعضی از آنان را مورد بازجویی قرار داده‌اند.

مزار مجید کاظمی را آتش زدند در روز تولدش!

محمد هاشمی، پسر خاله مجید کاظمی شهروند معترض اعدام شده در پرونده موسوم به “خانه اصفهان” اعلام کرد که مزار مجید کاظمی را آتش زدند.

آتش زدن مزار مجید کاظمی روز تولد او

محمد هاشمی، پسر خاله مجید کاظمی شهروند معترض اعدام شده در پرونده موسوم به “خانه اصفهان” اعلام کرد که مزار مجید کاظمی را آتش زدند.

محمد هاشمی در توییتر خود نوشت: “شب گذشته با خانواده تماس گرفتند و گفتند حق ندارید برای تولد مجید به مزار او بروید. بعد هم نیمه شب، ماموران به قبرستان رفته و مزار را آتش زدند.”

در ادامه نوشت: “غافل از آنکه این آتش، گریبانگیر عبای خودشان خواهد شد، و برای ما ملت ایران، آنچه باقی می‌ماند نوری است که از مزار قهرمانانمان می‌تابد، و مجید را در دل این کشور جاودانه خواهد کرد. جنایت را به بی‌نهایت برسانید، آتش بزنید، مزار عزیزانمان را بسوزانید، نور راهمان، مشعل پیروزیمان خواهد شد.”

تخریب مزار کشته‌شدگان و تهدید به خانواده‌هایشان پایان ندارد!

محمد هاشمی در توییتی هم اعلام کرد که بعد از اعدام مجید حقوق بازنشستگی پدر او را قطع کردند، علاوه بر اینکه خواهر مجید را از کار اخراج کردند.

اولین بار نیست و آخریش هم نیست. امروز هم یک ویدئو منتشر شده نشان می‌دهد که سنگ مزار ابوالفضل آدینه زاده، نوجوان کشته شده را شکستند به دلیل نوشتن “زن زندگی آزادی مرد میهن آبادی” روی سنگ مزار. مادر او گفت: “خونت را ریختند، به سنگ مزارت هم رحم نکردند.”

هفته گذشته هم مسعود شکاری، پدر محسن شکاری؛ معترض اعدام شده از تخریب مزار فرزندش خبر داده بود.

و از مدت قبل صالح نیکبخت، وکیل خانواده مهسا امینی اعلام کرد که افراد معلوم‌الحال به مزار مهسا حمله و آن را تخریب کردند.

یک کودک کار جانش را از دست داد!

شامگاه روز دوشنبه ۱۵ خردادماه، یک کودک کار به نام سروش عبدالله زاده ده ساله جانش را از دست داد.

حادثه فجیع!

یک کودک کار بیچاره ده ساله به نام سروش عبدالله زاده بر اثر انفجار گاز در محل کار خود به شدت زخمی شد و به دنیا وداع گفت.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه نگاو، روز دوشنبه ۱۵ خردادماه این کودک کار اهل سقز ساکن دیواندره استان کردستان چند روز پیش متعاقب انفجار کارگاه گاز ال پی جی در محل کار مصدوم شده و به مراکز درمانی منتقل و بستری شده بود اما نشد و بر اثر زخمی‌های او جانش را باخت.

قابل ذکر است که شهر دیواندره چند محل برای پر کردن سیلندرهای ال پی جی خودروها وجود دارد، به همین دلیل این کار برای کودکان خیلی خطرناک است، و نمی‌شود کارهای سخت و سنگین انجام دهند.

باید کودکان کار در ایران زندگی سالم تأمین شود

بر اساس آمارهای رسمی نشان می‌دهد که تعداد کودکان کار بین سه تا چهار میلیون بچه است. در حالی که آمارهای غیر رسمی به وجود بالای هفت میلیون کودک کار در ایران اشاره کرد.

متاسفانه در ایران حقوق کودکان کار رعایت نمی‌شود. قوانینی برای محدود کردن کار کودکان وجود دارد اما اجرا نمی‌شود. این مسئله منجر شد به اینکه کودکان کارهای خطرناک را انجام می‌دهند.

کودکان کار به دلیل فقر و شرایط اقتصادی مضطرب در ایران مجبور هستند به کار کردن در سن پایین‌تر از حد قانونی برای کسب درآمد و کمک به خانواده. آنان همچنین با مشکلات مختلفی روبرو هستند، از جمله عدم دسترسی به تحصیلات، سلامت نامناسب، و عدم حمایت از سوی دولت و سازمان‌های ذی‌ربط.