اکبر لیموچی، مدیرمسئول روزنامه توسعه جنوب، شامگاه جمعه بیست و دوم اردیبهشت ماه در یکی از کافههای شهر ایذه هدف سوء قصد مسلحانه قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان در اثر شدت جراحات ناشی از اصابت گلوله جان باخت.
سایت خبری رکنا و همچنین وبسایت روزنامه همشهری گزارش دادند که «مردان مسلح با حمله به کافهای در خیابان سلمان فارسی شهر ایذه، اکبر لیموچی را به گلوله بستند» که در اثر این حمله «اکبر لیموچی، مدیرمسئول روزنامه توسعه جنوب به قتل رسید و چند نفر از نزدیکان او نیز زخمی شدند».
حسن سبزواری، بخشدار مرکزی ایذه، با تایید «قتل مدیر مسئول روزنامه توسعه جنوب» گفت: «این حمله مرگبار به کافهای در خیابان سلمان فارسی شهر ایذه انجام شد» و در جریان ان «اکبر لیموچی با اصابت گلوله جان باخت.»
بخشدار مرکزی ایذه از ارائه جزئیات بیشتر درباره این سوء قصد مسلحانه خودداری کرد و افزود که «تحقیقات پلیسی برای شناسایی متهم آغاز شده است».
همزمان صمد عباسی، رئیس مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، به سایت رکنا گفت:«عامل این جنایت سوار بر خودرو ال ۹۰ به محل جنایت آمده و با ورود به کافه، مقتول را به قتل رساند.»
رئیس مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی گفت که در حال حاضر «تیم پلیسی برای شناسایی عاملان این جنایت تحقیقات خود را آغاز کردهاند.»
در همین حال کانال تلگرامی صدای جریده که رویدادهای استان خوزستان را پوشش میدهد، عامل این سوءقصد را «یک نفر» عنوان کرد و افزود: «عصر روز جمعه، مرد مسلح با حمله به کافهای در خیابان سلمان فارسی شهر ایذه، یک فعال رسانهای به نام اکبر لیموچی را به گلوله بست» که در جریان این حمله «اکبر لیموچی به قتل رسید».
رضا کلاه کج، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان، نیز در پیامی از قتل مدیرمسئول روزنامه توسعه جنوب با عنوان «درگذشت برادر خدوم اکبر لیموچی از روزنامه نگاران استان خوزستان» یاد کرد و آن را «ضایعهای دردناک» خواند که «جامعه رسانهای خوزستان را متاثر ساخته است.»
سوء قصد مسلحانه منجر به «قتل» اکبر لیموچی، مدیر مسئول روزنامه توسعه جنوب، در شهر ایذه در حالی رخ داده است که این شهر استان خوزستان در جریان اعتراضات سراسری شاهد کشته شدن چندین تن از کودکان، جوانان و زنان با شلیک نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بوده است.
کیان پیرفلک ۹ ساله، سپهر مقصودی ۱۴ ساله، آرتین رحمانی ۱۶ ساله، میلاد سعیدیانجو، بیبی اشرف نیکبخت، حمیدرضا شریعتی، دنیا فرهادی، صائب سرقلی، علی مولایی، حامد سلحشور، محمود احمدی، حسین سعیدی از جمله کشته شدگان ایذه در جریان اعتراضات هستند.
دستگاههای امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی همچنین شماری از جوانان ایذه را بازداشت کردهاند و از این میان، خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضائیه روز جمعه ۱۸ فروردین اعلام کرد که برای «عباس کورکوری مشهور به مجاهد کورکور» تحت عنوان «متهم اصلی کشته شدن کیان پیرفلک» حکم اعدام صادر شده است.
این در حالی است که ماهمنیر(زینب) مولاییراد، مادر کیان که هنگام اصابت گلوله به فرزند و همسرش سرنشین خودرو بوده، در مراسم تشییع فرزندش به صراحت گفت که شلیک به کیان پیرفلک توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی انجام شده است.
میثم پیرفلک، پدر کیان، نیز پس از بهبودی نسبی جراحات ناشی از اصابت گلوله، با انتشار ویدیویی گفت: «دادخواه خون پسرم هستم، من هیچ شکایتی از مجاهد کورکور و بچههای ایذه نکرده و نخواهم کرد چون من و همسرم به چشم خود دیدیم که نیروهای امنیتی به فرماندهی سردار عیدی علیپور، ماشین ما را به رگبار بستند، مرا زخمی کردند و پسرم را به قتل رساندند.»
بازداشت شدگان ایذه از زمان بازداشت تا پس از برگزاری دادگاه و در مورد مجاهد کورکور تا «پس از صدور حکم اعدام» از داشتن وکیل انتخابی و دسترسی به دادرسی عادلانه محروم بودهاند.
در چند هفته گذشته فشارها بر خانوادههای دادخواه کشته شدگان ایذه افزایش یافته و شماری از اعضای این خانوادهها از جمله فواد چوبین دایی آرتین رحمانی پیانی نوجوان کشته شده، و همچنین معصومه (مهسا) احمدی، نامزد حامد سلحشور جوان ۲۲ ساله کشته شده به دست نیروهای امنیتی، بازداشت شدهاند.
در حالی که با بازداشتهای دستکم سه معلم در جریان تجمع سراسری روز سهشنبه فرهنگیان، شمار معلمان زندانی و تحت بازداشت به ۱۶ تن رسیده است، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی اعلام کرد که عاتکه رجبی و فرزاد صفی خانپور، دو معلم بازداشت شده در مشهد و سنندج، «اعتصاب غذا» کردهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران میگوید که عاتکه رجبی، معلم معترض بازداشت شده در مشهد، در تماسی تلفنی با خانواده خود اعلام کرده است که در انفرادی است و از «روز بازداشت» یعنی سهشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه، در «اعتراض به بازداشت غیرقانونی» خود دست به «اعتصاب غذای خشک» زده است.
عاتکه رجبی، معلم و از فعالان صنفی فرهنگیان در مشهد، مهر ماه گذشته به دلیل انتشار پیامهایی ویدیویی در حمایت از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ از محل کار خود اخراج شده بود.
این معلم معترض روز سهشنبه نوزدهم اردیبهشت به دنبال فراخوان اعتراضات سراسری معلمان و برای شرکت در تجمع مقابل اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی از خانه خارج شد و مقابل اداره در شهر مشهد، به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شد.
نیروهای امنیتی همچنین ساعتی پس از بازداشت عاتکه رجبی، با یورش به منزل این معلم معترض، اقدام به تفتیش خانه و بازداشت چند ساعته آرزو رجبی، خواهر او، کردند.
در همین حال، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران از اعتصاب غذای دومین معلم بازداشت شده خبر داد و افزود که فرزاد صفی خانپور نیز که در تجمع معلمان سنندج بازداشت شده بود اعلام «اعتصاب غذا» کرده است.
بنا بر اعلام این شورا، «آقای صفی خانپور در اعتراض به بازداشت غیرقانونی خود» اقدام به «اعتصاب غذا» کرده است.
فرزاد صفی خانپور روز سهشنبه نوزدهم اردیبهشت در جریان تجمع معلمان مقابل اداره کل آموزش و پرورش کردستان در شهر سنندج با «ضرب و شتم و خشونت» بازداشت شد. دستکم یک معلم دیگر به نام فاتح عثمانی نیز روز سهشنبه در سنندج به دست نیروهای امنیتی با خشونت و «ضرب و شتم» بازداشت شده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران شامگاه پنجشنبه بیست و یک اردیبهشت در بیانیهای نسبت به «وضعیت فرزاد صفیخانپور و عاتکه رجبی» که در سنندج و مشهد تحت بازداشت قرار دارند، ابراز «نگرانی شدید» کرد.
این شورا همچنین به مقامهای حکومتی هشدار داد که «مسئولیت خطرات ناشی از اعتصاب غذای فرزاد صفیخانپور و عاتکه رجبی و هر گونه اتفاق ناگوار دیگری» برای این معلمان بازداشت شده «برعهده به مقامهای قضایی و به ویژه نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی» است.
تجمع معلمان در روز سهشنبه ۱۹ اردیبهشت با فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در شهرهای مختلف ایران و برای اعتراض به «تشدید فشارهای امنیتی بر فعالان صنفی»، «تداوم حملات به مدارس دانشآموزان دختر» و «عدم اجرای عادلانه رتبهبندی و همسانسازی حقوق معلمان و فرهنگیان بازنشسته» برگزار شد.
معلمان در جریان این تجمع با حضور مقابل ادارات آموزش و پرورش در شهرهای مختلف ایران از جمله سنندج، اهواز، همدان، کرمانشاه، اصفهان، تبریز، اراک، قزوین، بجنورد، رشت، سقز، شوش، هرسین، تربت حیدریه، آبدانان، جلفا، تاکستان و شمار دیگری از شهرهای ایران، اقدام به سردادن شعارهای اعتراضی کردند و در شماری از شهرها به ویژه سنندج و مشهد با برخورد خشونتآمیز و ضرب و شتم نیروهای امنیتی مواجه شدند.
فشارهای امنیتی بر فعالان صنفی فرهنگیان از اسفند ماه گذشته و در پی برگزاری تجمع سراسری معلمان برای اعتراض به «حملات انجام شده به مدارس و دانشآموزان دختر» تشدید شده است.
بسیاری از معلمان معترض احکام اخراج یا بازنشستگی اجباری دریافت کرده و تعدادی از معلمان بازداشت شدهاند و شماری نیز برای تحمل حکمهای حبس از پیش صادر شده، به زندان منتقل شدهاند.
این فشارها در زندان نیز بر معلمان معترض ادامه دارد تا آنجا که بنابر اعلام فعالان صنفی فرهنگیان در جدیدترین مورد انوش عادلى، محمود صدیقىپور، عزیز قاسمزاده، سه معلم محبوس در زندان لاکان رشت از یک هفته پیش ممنوعالملاقات و ممنوع تلفن شده و «اجازه تماس تلفنی و ملاقات با خانواده» از آنها سلب شده است.
از سوی دیگر به گفته شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان، نیز که روز پنجشنبه ۳۵ بعد از بازداشت مجدد، با همسرش، خدیجه پاکضمیر، در زندان اوین به صورت کابینی ملاقات کرده و عنوان کرده که «سه روز است از سلول انفرادی بند ۲۰۹ اوین، متعلق به وزارت اطلاعات به اتاقی ۱۲ نفره در همین بند» منتقل شده و همچنان «از وضعیت پرونده، اتهامات و تمدید یا عدم تمدید قرار بازداشت خود هیچ اطلاعی ندارد.»
در حال حاضر علاوه بر عاتکه رجبی، فرزاد صفی خانپور، و فاتح عثمانی که در جریان اعتراضات روز سهشنبه معلمان بازداشت شدند، دستکم ۱۳ معلم دیگر شامل اسماعیل عبدی، هاشم خواستار، رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، مهدى فتحى، حسین رمضانپور، امید شاهمحمدى، انوش عادلى، محمود صدیقىپور، عزیز قاسمزاده، فرزانه ناظرانپور، مسعود فرهیخته زندانی یا در بازداشت موقت هستند.
اعتراضات صنفی فعالان کارگری و معلمان ایران همچنان در ایران ادامه دارد و فشار بر کنشگران صنفی در استانهای مختلف رو به افزایش است.
بر اساس گزارشهای رسیده به ایرانوایر شمار زیادی از فعالان صنفی معلمان و فرهنگیان شاغل و بازنشستهای که در تجمعات سراسری روز سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ حاضر بودهاند از سوی هیاتهای تخلفات اداری و حراست مستقر در سازمان آموزش و پرورش شهر محل کار خود احضار و با مجازاتهای تنبیهی مواجه شدهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران از صدور حکم اخراج یکی از معلمان خوشنام استان گیلان به نام «فریبا انامی» خبر داده است.
بر اساس این گزارش هیات تخلفات آموزش پرورش استان گیلان با همدستی نیروهای حراست بعنوان بازوی سرکوب نیروهای امنیتی در وزارت آموزش و پرورش با «پروندهسازی» تلاش میکنند صدای اعتراض کنشگران صنفی معلمان را خاموش کنند.فریبا انامی دبیر دبیرستانهای استان گیلان یکی از صدها فعال صنفی در ایران است که با بیش از ۲۵ سال سابقه تدریس و آموزش با حکم «اخراج» صرفا به دلیل پیگیری مطالبات صنفی خود مواجه شده است.
همزمان گزارش شده است که هیأت تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزشوپرورش، محمدرضا علیجانی از معلمان و فعالان صنفی باسابقه را به بازنشستگی اجباری با کسر یک گروه و کاهش حقوق و پاداش بازنشستگی محکوم کرده است.
روز گذشته یک فرد آگاه به ایرانوایر خبر داده بود که حکم بازخرید اجباری ابوالفضل رحیمی شاد از اعضای کانون صنفی معلمان تهران نیز با وجود ۲۴ سال و ۸ ما خدمت از سوی هیات بدوی تخلفات اداری صادر شده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن «بیشرمانه» خواندن صدور چنین احکامی به سازمان جهانی کار انتقاد کرده است که با حکومت جمهوری اسلامی بعنوان یکی از اعضای هیات مدیره این سازمان برای سرکوب فعالیت صنفی و تشکیلاتی برخورد موثری نمیکند.
این شورا برای چندمین بار تاکید کرده است که «صدور این احکام نه تنها مانع مطالبهگری معلمان نخواهد شد بلکه این سرکوبها خشم نهفته معلمان را شعلهورتر از هر زمانی خواهد کرد.»
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران همچنین اعلام کرده است که تعدادی از معلمان در شهرهای مختلف در پی برگزاری تجمع سراسری معلمان و در روزهای پیش از آن، بازداشت شدهاند و بیخبری از آنها کماکان ادامه دارد.
مسعود فرهیخته، فعال صنفی و عضو شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲در خانهاش بازداشت شد و همچنان در مکانی نامعلوم تحت بازجویی قرار دارد.
بر اساس گزارشها فرزاد صفیخانپور و فاتح عثمانی، دو معلم سنندجی نیز روز سه شنبه ۱۹ اردیبهشت، همزمان با تجمع معلمان در این شهر، بازداشت شدند و پرونده آنان روز چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت به دادگاه سنندج ارجاع شد.
به گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی ایران، برای آزادی موقت عثمانی اقدامهای لازم انجام شده بود اما در لحظات آخر با ورود پیدا کردن دادستان سنندج به پرونده، از آزادی او جلوگیری شد.
فرزاد صفیخانپور هم در روز سهشنبه در میدان اصلی شهر دستگیر شد و علیرغم حضور در دادگاه و اجرای تمهیدات لازم، از آزادی او ممانعت به عمل آمده است.
بازنشستگان و کارگران در اعتصاب و اعتراض
بازنشستگان تامین اجتماعی از جمله گروههایی هستند که در طی دو سال گذشته تجمعهای اعتراضی مستمری در شهرهای مختلف ایران برگزار کردهاند.
اتحادیه آزاد کارگران روز چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ از تجمع بازنشستگان در اهواز خبر داد و اعلام کرد جمعی از بازنشستگان و مستمریبگیران تامین اجتماعی اهواز در اعتراض به شرایط بد معیشتی و رسیدگی نشدن به خواستهها و مطالباتشان بار دیگر مقابل اداره کل تامین اجتماعی خوزستان در اهواز تجمع کردهاند.
بازنشستگان در این تجمع اعتراضی، با شعارهایی چون «فقط کف خیابون به دست مییاد حقمون»، «زندگی بالای خط فقر، حق مسلم ما است» و «درمان رایگان حق مسلم ما است» علیه عدم تحقق مطالبات مزدی و معیشتی خود اعتراض کردند. معترضان در این تجمع همچنین خواستار همسانسازی حقوق بازنشستگان شدند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران روز چهارشنبه بیستم اردیبهشت با انتشار تصاویری خبر داد که جمعی از راهبران پیشخان شهرنت بانک شهر هم در اعتراض به رسیدگی نشدن به مطالباتشان، مقابل ساختمان مرکزی بانک شهر در تهران تجمع کردهاند. درباره جزئیات این تجمع و شرح مطالبات معترضان تاکنون اطلاعاتی منتشر نشده است.
یک زندانی کُرد و اهل هرسین از توابع استان کرمانشاه (کرماشان) به نام سامان درویشی در اثر ضرب و شتم و شکنجه نیروهای امنیتی در زندان بزرگ تهران کشته شد.
بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری ههنگاو، شامگاه دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ (۸ می۲۰۲۳)، یک زندانی به نام سامان درویشی ۳۱ ساله و اهل هرسین، در تیپ دو ماموران زندان تهران بزرگ (فشافویه) در اثر ضرب و شتم و شکنجه توسط نیروهای حکومتی کشته شد.
ههنگاو مطلع شده است که، طی سال گذشته چندین بار ماموران حکومتی به دلیل زخمی کردن یک مامور در حین بازداشت، سامان درویشی را مورد ضرب و شتم و شکنجه شدید قرار داده بودند و یک بار دیگر هم به کما رفته بود.
قابل ذکر است که، سامان درویشی سال گذشته به اتهام سرقت بازداشت و به زندان فشافویه منتقل شده بود. وی پیشتر نیز. به مدت سه سال و به همین اتهام در ندامتگاه مرکزی کرج زندانی بوده است.
با استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری ههنگاو، از ابتدای سال جاری میلادی دستکم ۱۶ زندانی در زندانهای ایران جانباختهاند که ۱۱ نفر از آنها زندانیان کُرد بودهاند.
خبرگزاری هرانا گزارش میدهد که روند اعدام ها در روزهای اخیر سرعت گرفته است.
«ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» مینویسد در ۱۱ روز منتهی به سه شنبه ۱۹ اردیبهشت «حکم اعدام دستکم پنجاه و هفت زندانی از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر، افساد فی الارض، سب النبی و قتل، در زندان های مختلف کشور به اجرا گذاشته شده است.»
بنابر این گزارش در این مدت «حکم اعدام دستکم پنجاه و هفت زندانی از جمله دو زن در زندان های رجایی شهر کرج، ارومیه، قزلحصار کرج، دستگرد اصفهان، وکیل آباد مشهد، اردبیل، تربت جام، یزد، رشت، بیرجند، قزوین، نیشابور، میناب، بندرعباس، زاهدان، خرم آباد، ایرانشهر، سلماس و عادل آباد شیراز به اجرا گذاشته شد.»
براساس این گزارش ۳۶ نفر برای اتهامات مرتبط با مواد مخدر، یک نفر برای اتهام افساد فی الارض و دو نفر دیگر از بابت اتهام سب النبی توسط مراجع قضایی به اعدام محکوم شده بودند. همچنین دستکم هفده زندانی نیز با اتهام قتل اعدام شدند.
سازمان حقوق بشر ایران و سازمان متحد علیه مجازات اعدام روز ۲۴ فروردین در گزارش مشترکی از افزایش ۷۵ درصدی اجرای مجازات مرگ در ایران در سال گذشته میلادی خبر داده بودند؛ افزایشی که به گفته این دو سازمان نشان میدهد که رهبران ایران «مجازات اعدام را بهعنوان راهی برای القای هراس اجتماعی بهمنظور حفظ قدرت به کار میگیرند.»
بنا بر این گزارش در سال ۲۰۲۲ دست کم ۵۸۲ نفر در ایران اعدام شدند، که نسبت به آمار ۳۳۳ نفری سال قبل از آن ۷۵ درصد افزایش داشته است.
این همچنین بالاترین آمار اعدام در ایران ظرف هشت سال گذشته بود.
این گزارش گفت که حداقل ۱۵ مورد از اعدامها برای عناوین اتهامی چون «محاربه» و «افساد فیالارض» انجام شد.
مقامهای ایرانی عملا جرم سیاسی را به رسمیت نمیشناسند و با مخالفان به عنوان متهم امنیتی برخورد میکنند.
مخالفت با مجازات اعدام یکی از محورهای اعتراضات ماههای گذشته در ایران بود.
در چند مورد هم خانوادههای محکومان به اعدام در پروندههای مواد مخدر برابر زندانها تجمع کردهاند.
تشکلهای مستقل صنفی و مدنی داخل ایران در «منشور مطالبات حداقلی» خود خواهان لغو مجازات اعدام شدهاند و شماری از خانوادههای قربانیان خشونت حکومتی در ایران نیز با انتشار «پیمان دادخواهی» و «منشور دادخواهی» از جمله بر ضرورت لغو مجازات اعدام تاکید کردهاند.
ایران در کنار عربستان و چین بالاترین آمار اعدام را در جهان دارد.