ایران ما

جدیدترین خبرهای ایرانی وجهان (دیروز-امروز-فردا)

ایران ما

جدیدترین خبرهای ایرانی وجهان (دیروز-امروز-فردا)

چرا مهدی یراحی بازداشت شد؟

مهدی یراحی، خواننده‌ای که از اعتراضات سراسری ایران حمایت کرد، امروز دوشنبه ۶ شهریور به دستور دادستان تهران بازداشت شد.


چرا مهدی یراحی بازداشت شد؟ 

بازداشت مهدی یراحی دو روز پعد از تشکیل پرونده قضایی برای خود از سوی قوه قضاییه ایران شکل گرفته است.

خبرگزاری میزان، روز ۴ شهریور گزارش کرده بود که برای مهدی یراحی، خواننده و آهنگساز به دلیل انتشار ترانه به نام "روسریتو" پرونده قضایی تشکیل شده و "برخورد ‌مقتضی قضایی" با‌ او شکل خواهد ‌گرفت. 

این خواننده معترض بعد از تهدید قوه قضاییه در توییتی نوشته بود: گریه نکن من کابوس این قاضی‌ام... صدای ایذه باشیم و ‌پیوسته از سالگرد قتل مهسا امینی بگوییم.

آقای یراحی شامگاه سوم شهریور ۱۴۰۲ ترانه تازه خود با عنوان" روسریتو" را در پلتفورم‌های مختلف مجازی منتشر کرد.


ترانه‌های اعتراضی دلیل بازداشت شدن او؟

این آهنگ عبارت از ویدیو به "زنان ایران که در خط مقدم جنبش زن زندگی آزادی می‌درخشند" تقدیم شده و یکی از ده‌ها آهنگ اعتراضی است که یراحی تا حالا خوانده است.

مهدی یراحی اهل خوزستان است. و پیش از این نیز دو ترانه با نام‌های "سرود زن" و "سرود زندگی" در جریان اعتراضات سراسری سال گذشته بعد از مرگ ژینا امینی منتشر کرد.

یراحی از سال ۹۷ به دلیل انتشار ترانه‌ای ضد جنگ و همچنین ترانه‌های حمایتی از اعتراضات آب مردم خوزستان از سوی وزارت ارشاد ممنوع‌الکار و ممنوع‌التصویر شده بود.

آخرین ترانه "روسریتو" با موزیک ویدیویی که به برخی صداها و تصویرهای اعتراض‌های زنان در ایران و از سر برداشتن روسری در خیابان‌های ایران ساخته شده در همین روزها با استقبال گسترده‌ای مواجه شده است.

اعتراف جنجالی وزیر سابق آموزش و پرورش!

بنا بر اعلام یوسف نوری، وزیر سابق آموزش و پرورش، طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ تعداد ۸ میلیون و ۷۹۵ هزار بی‌سواد مطلق در ایران وجود دارد.

اعلام این آمار از سوی وزیر سابق آموزش و پرورش در حالی صورت می‌گیرد که چندی پیش رسانه‌های ایران از انحلال نهضت سوادآموزی سخن گفته بودند.


اعتراف جنجالی وزیر سابق آموزش و پرورش 

یوسف نوری با حضور در شبکه آموزش صداوسیمای ج.ا درباره عملکرد و چالش‌های سواد آموزی در ایران، گفت: آماری در خصوص بی‌سوادها در سال ۱۳۹۵ داریم که آمار اعلام‌ شده از سوی مرکز آمار ایران و بر اساس خوداظهاری است. بر اساس این آمار طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ تعداد ۸ میلیون و ۷۹۵ هزار نفر بی‌سواد داشتیم.

نوری با بیان اینکه آمار این تعداد بی‌سواد بر اساس خوداظهاری افراد و مربوط به افراد ۶ ساله به بالایی است که بیسواد مطلق هستند و خواندن و نوشتن هم بلد نیستند، افزود: البته در سال ۵۵ این آمار ۱۴ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بوده است. تخمین من برای آمار بیسوادی مطلق برای امسال نیز همین حدود است.

نوری با اشاره به اینکه هدف‌گذاری مسئولان برای آموزش از ۶ تا ۴۹ سال است و این امر در حالی است که هدف‌گذاری دنیا برای آموزش تا آخر عمر است، ادامه داد: ما برای آموزش ۴۹ سال به بالا کاری انجام ندادیم. بررسی را میدیدم که می‌گفت به ازای هر ۱۰ در صد افزایش سوادآموزی، دو در صد به GDP یعنی تولید ناخالص ملی اضافه می‌شود.

وی درباره فعالیت‌های نهضت سوادآموزی ادعا کرد: نهضت سوادآموزی ۲۵ میلیون نفر اعم از بی‌سواد مطلق، نیازمند تعمیق سواد، نیازمند بازآموزی و نیازمند تکمیل پایه تا کلاس پنجم را تحت پوشش قرار داد و از این ۲۵ میلیون نفر حدود ۲۰ میلیون نفر قبول شده و مدرک گرفته‌اند.


نوری در بخش دیگر سخنانش درمورد مصوبه کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم توسعه مجلس شورای اسلامی مبنی‌ بر سپردن ماموریت‌های نهضت سواد آموزی به معاونت ابتدایی آموزش و پرورش و انحلال شکل فعلی نهضت سواد آموزی، تاکید کرد: کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم این امر را مصوب کرده اما صاحب‌ نظران نظرات متعددی دارند. نهضت باید مردمی و مردم‌پایه باشد و اگر برایش دفتر و دستک درست کنیم دچار مشکل می‌شود.

مهسا امینی طرفدار حزب کومله بود!

اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی در مصاحبه ی نوی خود با خبرگزاری ایلنا ادعاهای بحث برانگیزی را درباره ی مهسا (ژینا) امینی و حادثه ی رخ داده برای وی مطرح کرده است. اظهارات بادامچیان در حالی است که مقامات رسمی روایت دیگری از ماجرای مهسا امینی داشته اند و روشن نیست منبع ادعاهای این چهره کجاست.


مهسا امینی طرفدار حزب کومله بود!

خبرنگار ایلنا از او پرسید: یکی از نقدهای جدی در مورد وضعیت حجاب نوع برخورد با بی‌حجابی و رفتار گشت ارشاد بود که منجر به آن اتفاق و شروع حوادث سال گذشته شد، این نوع رفتارها اصلاح‌پذیر نیست؟

بادامچیان جواب داد: این بحث اشتباه است. رفتار گشت ارشاد با مهسا (ژینا) امینی چیزی نبود. یک مقدار نظام با خانم مهسا مدارا کرد. خانم ژینا طرفدار حزب کومله است و عکس رقاصی‌ او با حزب کومله موجود است. بعد آمد با لباس مبتذل در تهران به پارک رفت. در آنجا به او تذکر دادند که پارک محل عمومی است. شروع کرد به فحاشی و دعوا. گفتند سوار گشت ارشاد شود، مگر گشت ارشاد چه کار می‌کرد؟ دعوا میکرد یا میزد؟ او را به مقر گشت ارشاد آوردند که راهنمایی‌اش کنند. یک مرتبه حال او به هم خورد و بعد هم فوت کرد و بعد از آن حرکت دسته‌جمعی منظم از داخل و خارج به همراه بی‌بی‌سی، سی‌ان‌ان، من و تو و اینترنشنال و صهیونیست‌ها شروع شد که خانم مهسا امینی در برخورد با گشت ارشاد کشته شده است.

خبرنگار: در موارد دیگر چطور که با رفتار تند با زنان بی‌حجاب یا کم حجاب برخوردهایی شده است، آیا این نوع برخوردها کارساز است؟ 

بادامچیان گفت: چرا با گشت ارشاد دعوا دارند؟‌ چرا با خانم‌هایی که به شکل غیر مناسب بیرون می‌آیند، هفتاد قلم آرایش کرده، با این افراد برخورد نمی‌شود؟‌ او دارد خلاف می‌کند. در ج.ا خلاف قانون، خلاف دین، اسلام عمل می‌کند. به جای اینکه به این بگویند تو اشتباه کردی، خلاف کردی، می‌گویند گشت‌ ارشاد چرا این کار را کرده؟ گشت ارشاد را هم نقد کنند، اما بعد بگویند اگر گشت‌ ارشاد این کار را کرد، خانم مهسا هم خیلی کار زشتی کرد. چرا از مهسا امینی حمایت کردند؟ آیا ج.ا آمد مهسا امینی را بکشد؟ چنین کاری را نمی‌کند. او یک بی‌حجاب است و حد اقل مجازات می‌شود. نصیحت من را بپذیرند. اگر خواستند به گشت ارشاد نقد کنند، مهسا امینی را هم نقد کنند و بگویند این کار هم اشتباه است.

کامران قادری: بعد از هفت سال و نیم زندان در ایران؛ نمی‌دانم چرا بازداشت شدم!

کشور اتریش ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ به طور رسمی از آزاد شدن کامران قادری، زندانی دو تابعیتی ایرانی‌اتریشی از زندان اوین  اعلام کرد. قادری تاجر و کارآفرین ایرانی‌ اتریشی بود که دی‌ ماه سال ۱۳۹۴ به دلیل آن‌چه "اقدام علیه امنیت ملی" و "همکاری با دولت متخاصم" عنوان شده بود، در فرودگاه بین‌المللی تهران دستگیر شد. دولت‌های اروپایی و فعالان حقوق بشر بازداشت کامران قادری را نمونه‌ای از گروگان‌گیری‌های ج.ا دانسته بودند.

قادری پس از بازگشت به اتریش، در مورد آن‌چه طی بیش از هفت سال بازداشت بر او در ایران گذشته، با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده است.


کامران قادری: بعد از هفت سال و نیم زندان در ایران؛ نمیدانم چرا بازداشت شدم! 

کامران قادری به ایران‌وایر درباره فعالیت‌هایش در ایران و احتمال ارتباط این فعالیت‌ها با دستگیری‌اش گفت: می‌دانید که من هفت سال و نیم در زندان بودم. در این مدت نه تنها در مورد پرونده خودم تجربیات و اطلاعاتی به دست آوردم که حتی توانستم درد دل‌های دیگران را هم بشنوم. هنوز هم نمیدانم چرا دستگیر شدم. من مدت طولانی برای فکر کردن وقت داشتم و به همه جنبه‌های ممکن فکر کردم؛ این‌ که آیا کُرد بودن من برای رژیم ایران مسئله بود یا این‌ که گاهی مخالفت‌های خودم با برخی سیاست‌های ایران را اعلام میکردم؟ حتی به این موضوع فکر کردم که آیا کراوات زدن من می‌توانست دلیلی برای دستگیری‌ام باشد؟

ولی بین همه این مسائل، بارها این موضوع به ذهنم رسید که شاید من خواسته بودم در جایی قدم بگذارم که از نظر برخی سازمان‌ها یا افراد در حکومت ایران، اندازه قد و قواره من نبوده است. موضوع فقط پروژه‌های بانکی من در ایران نبود، من تلاش می‌کردم برای نرم‌افزارهای آی‌بی‌ام زمینه‌سازی و تدارکات لازمه را مهیا کنم تا بعد از رفع تحریم‌ها، در ایران به سرعت آن را توسعه دهم. فکر می‌کردم شاید برخی‌ها نمی‌خواهند چنین زمینه‌هایی در ایران فراهم شود یا من را یک خطر جدی برای فعالیت‌های آنان می‌دانستند.

خبرنگار ایران وایر از او پرسید آیا تصور کرده است که شاید شرکت‌های متعلق به حکومت نقشی فعال در دستگیری او داشته‌اند؟ گفت: به این موضوع که شما اشاره می‌کنید هم خیلی فکر کرده بودم اما جواب من هنوز همانی است که گفتم؛ هنوز نمی‌دانم چرا دستگیر شدم. در آمریکا می‌گویند برخی اسناد و مدارک را بعد از ۳۰ سال فاش می‌کنند. امیدوارم در ایران این اسناد را بعد از ۳۰ سال آتش نزنند و پرونده من هم روزی روشن شود.

ابراهیم گلستان درگذشت

ابراهیم گلستان، کارگردان و نویسنده معروف ایران در سن ۱۰۱ سال در خانه‌اس در بریتانیا دنیا فانی را وداع گفت.

به گزارش انتخاب، دخترش لیلی گلستان، در واکنش به مرگ پدرش نوشته است: "رفتی پدر، خداحافظ".


زندگی ابراهیم گلستان

ابراهیم تقوی شیرازی مشهور به ابراهیم گلستان متولد مهر سال ۱۳۰۱ بود که دیروز سه‌شنبه، ۳۱ مردادماه در خانه‌اش در انگلستان و در کنار خانواده‌اش از دنیا رفت. گفته شده که به درخواست خودش مراسم خاکسپاری‌اش خصوصی برگزار خواهد شد.

ابراهیم گلستان، داستان‌نویس، سینماگر، کارگردان، مترجم، روزنامه‌نگار و عکاس، از چهره‌های برجسته و پرحاشیه هنر معاصر ایران است.

او در آغاز جوانیش برای تحصیل از شیراز به تهران آمد و به خانه عمویش رفت. پس از مدتی با دختر عمویش فخری گلستان ازدواج کرد. ابراهیم و فخری به زودی صاحب دختری شدند که امروز یکی از مترجمان بنام و مدیر گالری گلستان است؛ لیلی گلستان.

ابراهیم گلستان پس از یک مدت مدت کارمند شرکت نفت شد و به همراه خانواده‌اش به آبادان رفت. چند سال بعد هم پسرش به دنیا آمد؛ کاوه گلستان، عکاسی که هنگام انجام کارش در عراق بر اثر انفجار مین کشته شد.


فعالیت ادبی و عملی گلستان

گلستان پس از چند سال به تهران بازگشت و به گفته دخترش، خانه‌اش در تهران به مرکز فرهنگی هنری تهران و پاتوق نویسنده‌ها، شاعران و هنرمندان مشهور آن زمان از جمله جلال آل احمد، مهدی اخوان ثالث، صادق چوبک وغیره تبدیل شد.

گلستان فعالیت ادبی را با ترجمه داستان‌هایی از ارنست همینگوی و ویلیام فاکنر آغاز کرد. «آذر، ماه آخر پاییز»، «شکار سایه»، «جوی و دیوار و تشنه»، «اسرار گنج دره‌ی جنی»، «مد و مه» و «خروس» از آثار داستانی این نویسنده‌اند.

او از نخستین نویسندگان معاصر ایران است که به زبان داستان توجه خاصی نشان داد و نثری آهنگین را در قالب‌های داستانی مدرن به‌ کار گرفت.

گلستان که پایه‌گذار استودیو سینمایی گلستان بود، ساخت فیلم‌هایی همچون «موج و مرجان و خارا»، «از قطره تا دریا»، «یک آتش»، «خواستگاری»، «تپه‌های مارلیک»، «خشت و آینه» و «اسرار گنج دره‌ی‌ جنی» را در کارنامه دارد و یکی از پایه‌گذاران جریان موج نو در سینمای ایران محسوب می‌شود.

همچنین تهیه‌کننده فیلم «خانه سیاه‌ است» است که فروغ فرخزاد آن را کارگردانی کرده است. گفته شد که رابطه میان فروغ و گلستان وجود دارد، و نام‌های مشهور برای او نوشته بود.

ابراهیم گلستان چند سال قبل از انقلاب برای همیشه ایران را ترک کرد و در انگلستان ساکن شد.